بحث این هفته ی صلا با محوریت موضوع عشق ادامه یافت .

اعضای حاضر: امیر حسین – نوید – محمد – حمیدرضا –نادر – میلاد – مرصاد – عرفان – میلاد – پریسا – شهاب و امید

  • اولین بحث جلسه رو میلاد با ذکر این نکته شروع کرد که عشق قبل یا بعد از ازدواج ایجاد می شود. این گفتگویی راه انداخت که مرصاد گفت انسان دوستش را انتخاب نمی کند ولی انتخاب عشق بر اساس معیار ها ایجاد می شود. نادر مخالفت کرد و با به پیش

کشیدن نا خودآگاه، به جنگ و جدل روی موضوع انتخاب پرداخت . امیرحسین هم گفت : انگار پس از مدتی نوع و شرایط عشق اصلن مهم نیست . فقط مهم است که مثل ماشین که داریم ، یک عشق داشته باشیم!

  • دومین بحث راجع به عشق عرفانی و مساله ی ظاهر بود.

مرصاد موضوعی رو طرح کرد. در جاهایی مثل دانشگاه ممکن است عشق یواش یواش و به مرور زمان به وجود بیاید. اما در بیرون از محیط انتخاب بین داشتن عشق و یا هیچی است.

بحث عشق عرفانی هم در ادامه توسط شهاب و مرصاد و امیرحسین و نادر مطرح شد. عشق عرفانی عشقی است که عاشق به معشوق خود نمی رسد . چون عشق، به خداست بقیه ی عشق ها پس زده می شوند.امیرحسین با تاکید روی یک دفعه ای بودن عشق ، شهاب با ذکر روی نوع خوانش ما از اشعار عرفانی و نادر با طرح مساله ظاهر معشوق به بحث پرداختند.

بعد میلاد 3 محور عشق رو تعهد ، جذابیت و تفاهم عنوان کرد. شهاب  گفت زیبایی تحت تعین ما نیست بلکه این جامعه است که معیار ها رو می سازد. ولی وقتی با یک نفر رابطه عمیقی برقرار می کنیم در واقع با فردیت ارتباط برقرار می کنیم و بعد از تجربه ی عشق قیافه معنای دیگری پیدا می کند.اگر قیافه طبق معیار جامعه نباشد بعد زمانی فردیت محوریت پیدا می کند. پریسا گفت عکس موضوع هم صادق است . یعنی قیافه ی خوب هم بعد مدتی عادی می شود.محمد هم ادامه داد که در دوستی قضاوت زیبایی شناسانه نداریم اما در عشق داریم.

  • "تعهد"  اما، موضوع مناقشه بر انگیزی بود و در این قسمت میلاد با طرح این سوال که "ما چه فرقی با حیوونا داریم؟!؟" جنجال بر انگیز شد. یعنی ما حق انتخاب اولیه نداریم. حس خاصی ما را به ادامه می کشاند.

اولین موضع ، مال نادر بود که گفت «تعهد را به عنوان یک اصل مهم می فهمم».بعد گفت این تعهد بر خلاف عشق در یک زمان ، بر اساس نفع لحظه ای تنظیم نشده.

اما مرصاد نقد مهمی به این نظرات داشت. به نظرش تعهد از یک چشم انداز ابدی داده می شود و در واقع چنین تعهدی یقینی نیست. از چشم انداز ابدی ، حس خودمان را تعمیم می دهیم. بعد گفت عشق با ادامه خاطرات و امتداد عشق هم می تواند ادامه پیدا کند. بعد یک سوال پرسید که «چه چیز وفاداری مرا تعریف می کند؟» .

شهاب   گفت نادر عشق را از عرصه ی نظر به عمل انتزاع می دهد و حرکت ما باید عکس آن ، یعنی از عمل به نظر باشد. مثالی زد که برای مدتی با یک نفر بوده ای . در مهمانی یا محل دیگری از یک نفر دیگر خوشت می آید. پرسش اساسی هست که آیا اینقدر عشق قوی هست که به او برگردی؟

  • مراحل و انواع عشق موضوع بعدی بود.مرصاد مثال عشق ناگهانی و به قول خودش "راز آمیز" در دانشگاه را زد.نتیجه ماجرا این می شود که رویا آدم را نابود می کند. درگیری یک طرفه است. در ادامه گفت این عشق در واقع فرافکنی خود روی شخص است. یعنی به جای دیدن دیگریِ حقیقی ، امید خودش را می بیند.

در دوستی به دنبال سرکوب نیستیم. اما در عشق هستیم.

نوید با بحث روی مرحله میانی عشق و نقادی روی مرزکشی بین عشق ها شروع کرد. مرحله ای تحت عنوان (Crush) که مرز مشخص نیست. بعد گفت عشق هم مراحل خود آگاهی می گذراند. اول عشق ناگهانی و افراطی ؛ مرحله دوم ارزیابی؛ مرحله ی آخر ایجاد تفاهم و رابطه.

پریسا گفته مرصاد مبنی بر سرکوب عشق را زیر سوال برد و عشق را "طبیعی" خواند نه سرکوب. مثالی زد که کسی پس از 2 ماه عاشق شدن، عاشق کس دیگری شد. اشتباه در فهم فرق هوس و عشق است و پرسید : چه وقت عاشق می شوم؟

از این جا مساله المان های عشق ایجاد شد.

مرصاد رابطه ی فیزیکی را دارای دو وجه دوستی و تصاحب است. عرفان گفت بحث رابطه جسمی ممکن است آغوش باشد. میلاد هم سریال گیم آو ترونز را در این باره مثال زد.

  • مرصاد المان های عشق را برجسته کرد. و سوال "اول المان داریم بعد عشق یا برعکس ؟ را  گفت. یعنی ابتدا دوستی سپس همراهی را داریم یا اول همراهی بعد دوستی؟ و عشق دخترانه و پسرانه به دلیل ایجاد المان در جامعه به وجود آمده.

نادر اما می گفت تفاوت ، تفاوت بنیه ای است . به گینز اشاره کرد. در قدیم نیروی کار مرد بوده و زن وابسته بود اما در دنیای مدرن است که مناسبات جابجا شده و به این دلیل عشق هم تغییر کرده.

عرفان مثالی زد که یک نفر عاشق یک دوقلو شده است. بعد 1 سال گفت که عاشق قل دیگر شده است! ارتباط دو قل سر این ماجرا به هم خورد.

  • مساله ی عشق مقدس آخرین و جنجال بر انگیز ترین مساله ی این جلسه بود.
  • نوید گفت ارتباط ما با عشق در جامعه دچار تحول می شود و رابطه فرد عادی با جنس مخالف پس از ایجاد رابطه توسط هر یک از 2 طرف تغییر می کند.

مرصاد تاکید کرد که این به دلیل مفهوم عشق مقدس است که جامعه به وجود آورده. عدم ابراز محبت در جاهایی مثل خانواده برای حریم ساخته شده از عشق مقدس است.

نادر این سوال را پرسید: اگر دو جنس مخالف رو از عشق بگیریم، از عشق چه می ماند؟

مرصاد هم گفت ارتباط جسمی دو نفر رو نه از لحاظ کیفیت ، که از لحاظ کمیت تغییر می دهد.حسودی به دلیل یک نوع حس مالکیت است. حس حسودی در دوستی با حس غیرت در عشق فرق دارد. در دوستی می پرسیم: چرا دوستم به من اعتماد نکرد اما در عشق می پرسیم چرا او اینکار را کرد؟ یعنی محکوم می کنیم.

به این دلیل که با رابطه فیزیکی آشنا نشده ایم، همه چیز را از این زاویه می بینیم.

در صورتی که همه چیز اینگونه نیست و فروید را از جهت مورد نقد قرار داد.

نادر گفت درغرب با وجود آزادی دغدغه ی تصاحب هست.

مرصاد نمونه از شعر و ادبیات فارسی زد. معشوق دست نیافتنی است. فوق العاده است. اما رابطه ی فیزیکی و لمس باعث از دست رفتن فوق العادگی می شود.

اگر ببینیم رابطه ی فیزیکی به تنهایی راضی کننده نیست، به دنبال رابطه ی عاشقانه می رویم.

 

امید هم تامل کردن در تجربه های دیگران را مفید دانست و گفت تنها از چشم انداز خود عشق را نبینیم. از چشم انداز های دیگر هم ببینیم.

نوید هم بازی جرات یا حقیقت را  مثال زد که نشانه های سرکوب را نمایان می کند.

 

در پایان مسایل جمع بندی شد. رابطه معمولی جنس مخالف، فرق انسان و حیوان، تعدد زوجات، فرق نقش زن و مرد، رابطه عشق و رابطه جسمی